ديشب قدر بود. قدر همه چيز . قدر اشكها. قدر خواسته ها. قدر آرزوها. قدر من .قدر تو. قدر همه.
ديدي مي گفت تو ظرف همه يه چيزي مي ذارن. كاشكي هموني كه مي خواي مصلحت باشه. كاشكي خير باشه.
ديشب تو همه ي صداي گريه هات مي خواستم كه خدا اوني را بهت بده كه بايد. بي رحميه، ولي خواستم اگه صلاحت نيست نده.با همه ي اشكهات نده.
ممنود از حضور مهربانت درآرامش طوفاني
التماس دعا دوست خوبم
سلام
خيلي وقت بود كه به وبلاگتون سر نزده بودم
اما هنوزم متن هاتون فوق العاده است
من هم آپم
سلام مهربان
آن بزرگ زيبا گفته خيلي زيبا ...
التمس دعا
يا حق
و حالا مدت هاست كه شبها ستارگان و ماه شكوه هاي نبودنش و اشكهاي نديدنش را به نظاره نشسته اند.
ومن هم مدت هاست كه به عشق منتظر بودن همه صبرو قرارم رفته است پيرو حرف همان ظريف!
اين قدر به هم نون قرض نديد !
از اين جمله هاي قلنبه سلنبه هم ننويسيد .يه چيزي بگيد مام بفهميم!
قابل توجه مجنون وسنجاقك.
اگر كلاس نداشتم مي امدم. ميداني مدتهاست امامزاده نرفته ام. راستي شنيده اي : (تلاطم خواب صخره را به دريا مي سپارد و تو هميشه مرا به خودم. اي كاش من همان تو بودم كه هستم و اي كاش تو همان من بودي كه اي كاش نشوي! آخر مي داني هر ارزويي آرزو نيست و هر دلي دل.دوري نزديك تر بيا!)