سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 خورشید می بافیم!

منم می دونم نیست .تو هم می دونی نیست. یعنی همه می دونن نیست. ولی هیچ کی نمی گه. اعتراف همیشه سخته. فرقی نداره که کی می خواد اعتراف کنه.
هر کی یه بار هم که شده دلش لرزیده ولی چشاش نذاشته اشکی بیفته. نمیدونم دلی که بلرزه محکم تر نمی شه مگه؟ شاید واسه همین ...
سلام می کنیم به هم و می دونیم که دروغ می گیم. با نگاهامون خورشید می بافیم تا تاریکی رو انکار کنیم. دیگه حقیقت و غنیمت یکی شدن تو باورمون.
خوب می شد که باشه و با ما بمونه. ولی نیست. این رو کردیم واقعیت و کم کم یادمون رفت که انگار قرار این نبود. اصلا بگذریم. مثل همه این مدت که گذشتیم.



| نوشته شده توسط مجنون در جمعه 87/1/9 و ساعت 12:59 صبح | دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()
 
بالا