نمی دونم چی شد که برای درسا اس ام اس زدم که حواست باشه دختر خوب که امشب شب آرزوهاست! اما بعد جواب درسا باعث شد فکر کنم به این که برای هر کس چه آرزویی باید کرد! گفت برایش بنویسم و نوشتم برای هفت ترانه: "آرزو کن! آرزو کن! امشب که فرشته ها به احترام آرزوهایت ایستاده اند آرزو کن.اصلا بیا با هم آرزو کنیم..........." (حتی وقتی خودت یه چیزی رو نوشتی صدای محی الدین تقی پور به وجد میاردت!)
اما به چند نفری هم اس ام اس زدم که امشب برایتان چه آرزو کنم؟
مهربانی نوشته بود:آدمیت، تاثیر نفس، عاقبت به خیری!
mat نوشت: آرزو کن که هیچ آرزویی نداشته باشم!
بابایزرگ (;- نوشت: آرزوی بابابزرگ کم شدن فشار قبرشه! و آخرش هم نوشت: دعام کن!
pat جواب داد:سلامتی و موفقیت. به خدا هم بگو دلم گرفته. بگو کمکم کنه!
دو ماه کوچیکتر هم نوشت: عاقبت به خیری و محبوبیت و شعف دل
نمی دونم آدم ها چقدر به این شب آرزوها اعتقاد دارن! اصلا نمی دونم اعتقاد داشتن و نداشتن تاثیری داره یا نه! اما حتی اونایی که اعتقاد ندارن هم سالی یکبار تو این شب آرزو می کنن حتما!
ولی متفاوت ترین نگاه ها تفاوت mat بود و مهربان! نگرش های این دو تا! یه بار هم با هم بحث کردن در این باره! ولی هیچ کی قانع نشد!
دوری در عین نزدیکی؟ دوری؟ قناعت؟ نمی دونم!
دروغ نگم با آرزوی mat خیلی کیف کردم! ولی نمی دونم این مسیری که باید طی بشه باعث دوری می شه یا نه؟ یعنی risk factor نیست برای دور شدن یا یه فاکتوری هست که نمی ذاره این دوری ایجاد بشه! نمی دونم! اصلا کی گفته من که هنوز جزوه های اطفالم تموم نشده بیام پست بذارم!
پ.ن: این روزها هر چه بیشتر فکر می کنم بیشتر گیج می زنم!
| نوشته شده توسط مجنون در پنج شنبه 87/4/20 و ساعت 10:48 عصر |
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()