قرار بر ایستادگی بود و سمت نگاه به سوی استواری!
تو هر چه سخت، هر چه تنها ، هر چه دردمند، صبوری کرده بودی که
قرار بر ایستادگی بود و سمت نگاه به سوی استواری!
و آنان هر آنچه ظلم ، هر آنچه شقاوت، هر آنچه ناجوانمردی را به غایت رسانده بودند
و تو جز زیبایی ندیده بودی!
که قرار بر ایستادگی بود و سمت نگاه به سوی استواری!
تو در هر منزل نشسته نماز خوانده بودی و تا سحر به مراقبت از کودکان یتیم راه رفته بود
و تب امام جوان بیمار را تا سپیده دم به نظاره نشسته بودی
که قرار بر ایستادگی بود و سمت نگاه به سوی استواری!
و خداوند چه با افتخار به ملائک نگاهی انداخته بود
زبرا که پروردگار اسوه صبر را بر صفحات جاودان تاریخ تا ابد حک کرده بود!
که قرار بر ایستادگی بود و سمت نگاه به سوی استواری!
پ.ن: از تکستهای برنامه هفت ترانه ی امشب است! بیشتر از تمام آنچه برای امشب نوشته بودم دوستش داشتم!
| نوشته شده توسط مجنون در پنج شنبه 87/4/27 و ساعت 11:11 عصر |
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()