سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 برای آرام

 

 برای آرام که نشانی اش در دوردستهاست .کمی بالاتر از حرمت دل، کنار عصمت آسمان.

آنجا که نور خورشید با احترام وارد می شود و ماهتاب محرم اسرار است.آنجا که افسانه، افسانه ی ورودش را بدان برای همگان خواهد گفت.

آنجا که انسان فانی می شود و انسانیت باقی.

آنجا که فقط مکانی برای آرام است.آرام من.

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

************************

نه چشمانت را دیده ام که انتظار گوشه چشمی دوباره داشته باشم و نه لبهایت را که مشتاق لبخـند شکر شکنت باشم.  نه صدایت را شنیده ام که مشتاق ترنــم دوباره ی سخنانت باشم.

نمی دانم چه چیز مرا این گونه بی تابت کرده.

تا کی منتظر باشم و حتی جرات نکنم که خیالی از تمثیلت در ذهنم بکشم تا مبادا زیبایی ماهرویت را خدشه دار کنم.

منتظر می مانم  تا بیایی. تا آرام ، دلارام شود!

کاش دیر نیایی که زمانه نفس می بُرد عزیز.

راستی حیاتم.عیدت مبارک!


| نوشته شده توسط مجنون در جمعه 85/6/17 و ساعت 12:21 عصر | دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()
 
بالا