دلم می خواد بیان. اشکها رو می گم. بی اختیار!
دل تنگم ولی دل گیر،نه!
دنیا به من سخت می گیره .نگو تو هم سخت می گیری.حداقل تو می دونی من سخت نمی گیرم.
دلم می خواد بلند بلند گریه کنم.ولی هیچ وقت نمی شه.
خسته شدم.هر چیزی که می خوای دوره و بهش نمی رسی.هر چیزی را که تصمیم می گیری بهش برسی، عقب عقب می ره و دور می شه.همه چیز ایراد داره.غلط داره.
من هستم.غلطه!
من می خواهم.غلطه!
من دوست دارم.غلطه!
.
.
.
تو دوری .درسته!
تو نیستی.درسته!
من خسته شدم.درسته!
من تنها موندم.درسته!
لحظه ها نفس گیر شدن.درسته!
.
.
.
کاش می اومدی تا همه درست و غلطهای زندگیم عوض می شد!
| نوشته شده توسط مجنون در چهارشنبه 85/9/22 و ساعت 3:9 صبح |
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()