خدای ثانیه های طولانی انتظار
خدای دعاهای شبانه ی چشم به راه
خدای قنوتهای رو به آسمون اشکبار
خدای نجات دهنده ی ثانیه های پر تب و تاب
خدایا اومدم غر بزنم! خیلی زیاد! به قول یکی از دوستام خُیلی!
اومدم بگم امشب زیاد نگام کن! زیادتر از همیشه که هر لحظه داری می بینیم!
اومدم بگم بزرگ شدنو برام بنویس!
اومدم بگم سردرگمی رو ازم دور کن! برای همیشه!
| نوشته شده توسط مجنون در یکشنبه 86/7/8 و ساعت 4:37 عصر |
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم(3)