سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 یا حسین

سلام! سلام بر ابا عبدالله الحسین! سلام بر زاده علی مرتضی، وصی پیامبر و فاطمه زهرا ، ام ابیها، بهانه خلقت!
سلام بر وارث نبی خدا، محمد مصطفی! برترین آفریده پروردگار!

سلام بر کشته اشکها! سلام بر لب تشنه دشت کربلا! سلام بر پنجمین معصوم خامس آل عبا!
سلام بر تو؛ حسین. سلام بر تویی که عزادارت شده ام مثل هر سال.دهه اول محرم.
یا حسین! غربت تو را خوب فهمیده ام به واسطه محرم و سیاهپوشت شده ام به واسطه عاشورا.
باورهایم را مرور می کنم، که تو ، امام مظلوم شیعیان در کربلا به شهادت رسیده ای. تو و 72 تن از یارانت.نقل کرده اند در هر مصیبتی ذکر غم تو باشد یا حسین.که بزرگترین درد شیعه است. نه .بزرگترین درد بشریت است از ابتدای خلقت تا ابدالدهر عالم.
تو را من از کربلا می شناسم. از محرم .از عطش.از آتش. و شاید هم کمی از آن زمان که بر دوش پیامبر می نشستی و مدینه را از آن بالا نگاه می کردی.
تو را من از یاد دادن وضو به آن پیرمرد در مسجد می شناسم. و آن مسابقه ای که با برادرت حسن (ع) گذاشتید تا او بفهمد که وضو گرفتنش غلط است.  تو را از سجده های طولانی پیامبر می شناسم که پشتش می نشستید و نمی گذاشتید بلند شود. تو را از آن سه روز روزه ای که گرفتید و یتیم و مسکین و اسیر را سیر کردید می شناسم.
اما یا حسین، جز کودکی و شهادتت تو را در هیچ جایی جستجو نکرده ام.
شاید بدانم چه طور شهید شده ای ولی نمی دانم چطور زیستی و هر شب زمزمه می کنم، سینه می زنم و ناله می کنم و می گویم عشق به تو نجاتم خواهد داد. اما بجز این دهه در کجای لحظه های من حضور داری؟
آن موقعی که درس می خوانم یاد تو هستم؟ یا آن موقعی که کار چندین نفر را باید راه بیندازم.اصلا می دانم چطور زیسته ای که بخواهم در آن راه قدم بردارم؟
یا حسین، این شبها دلم برای مظلومیتت می گیرد. مظلومی ، حتی در میان ما!
یعنی من دروغ می گویم که بی تو، توان زندگی ندارم؟ یا عشق برای این ادعایم کافیست و عمل دیگر لازم نیست؟
یا حسین! کمیت این شیعه ات لنگ می زند، عشق , دارد؛ هر چند کفایت نکند بزرگی تو را ولی علم و عمل، اندک هم ندارد. کاش برکت این شبها برایم توفیق بیاورد برای کسب علم و عمل به آن!
یا حسین! بصیرت را برایمان اجر بنویس که کلید باشد در پشت دروازه های جاودان سعادت!



| نوشته شده توسط مجنون در جمعه 86/10/28 و ساعت 11:54 عصر | دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم()
 
بالا